جدول جو
جدول جو

معنی علی غریفی - جستجوی لغت در جدول جو

علی غریفی
(عَ یِ غَ)
ابن محمد بن علی بن اسماعیل بن محمد بن علی بن احمد بن هاشم بن علوی بن حسین غریفی موسوی بحرانی. رجوع به علی موسوی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ مَ صَ)
ابن خلیل مرصفی یا مرصفاوی مصری مدنی شافعی. ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. صوفی متوفی در سال 930 هجری قمری او راست: 1- کشف غوامض المنقول فی مشکل الاّیات و الاّثار و أخبار الرسول. 2- مبانی الطریق فی مبادی التحقیق. 3- المقنعو المورد العذب لمن یشرب و یکرع. 4- المنفرجه. 5- منهج السالک الی أشرف الممالک. (از معجم المؤلفین از الکواکب السائرۀ غزی ج 1 ص 269 و کشف الظنون ص 1869 وایضاح المکنون ج 2 ص 549 و هدیه العارفین ج 1 ص 742)
لغت نامه دهخدا
(غَ)
متوفی به سال 721 هجری قمری، علی بن محمد او ابن ابی قصیبه است و جز غزالی مشهور میباشد. او راست: کتاب ’میزان الاستقامه لاهل القرب و الکرامه’. (از کشف الظنون چ 2 استانبول 1941م. ستون 1916)
طوسی. (متوفی به سال 830 هجری قمری) محیی الدین محمد غزالی. از علما و زهاد زمان شاهرخ بن امیرتیمور گورکان بود. (تذکرۀ دولتشاه سمرقندی و تاریخ حبیب السیر از غزالی نامه ص 259)
شاعر. او راست: کتاب ’مرآه الکائنات’ به زبان فارسی که درباره تاریخ از آغاز خلقت تا اواخر دولت سلیمانیه است. (کشف الظنون چ استانبول ستون 1649)
برسوی. (متوفی به سال 941 هجری قمری) مولی محمد برسوی، معروف به دلی برادر. او را دیوانی به ترکی است
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ شَ)
ابن حسن بن محمد بن حسن بن قاسم حسنی فاطمی علوی. مشهور به شریف. وی جد ملوک سجلماسی در مغرب اقصی بود. جد او حسن بن قاسم نخستین فرد از این خاندان بود که از ینبعالنخل در حجاز، وارد مغرب شد. علی شریف درسجلماسه پرورش یافت و دیرزمانی در فاس اقامت گزید وبارها در جهاد شرکت کرد و برای پادشاهی از وی دعوت کردند اما او نپذیرفت. و در سال 1069 هجری قمری در سجلماسه درگذشت. (از الاعلام زرکلی از الاستقصاء ج 4 ص 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ کِ)
ابن احمد کریدی حنفی. ملقب به شکری. فقیه و عالم فرایض و فلکی و مفتی قندیه بود. و در سال 1257 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- شرح زیج حسین حسنی منجم. 2- الفتاوی الشکریه. 3- کتاب الفرائض. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ غِ)
علی عطیۀ علی غمرینی،). مکنی به ابومصلح. قاری بود. او راست: الثغر الباسم فی قرائه عاصم، که در سال 1188 هجری قمری آن را تألیف کرد. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قَ)
ابن عثمان بن نصر قرافی. مکنی به ابوالحسین. از متصوفۀ مشهور قرن چهارم هجری قمری وی زمان خلافت المقتدر باللّه و برخی دیگر از خلفای عباسی را دریافت وخود در دمیاط مصر میزیست و شاگرد ابوالحسن صائغ دینوری و ابوالخیر میناتی بود. او در سال 380 هجری قمری در سن 110سالگی درگذشت. و او را کراماتی است که در نامۀ دانشوران منقول است. رجوع به نامۀ دانشوران ج 3ص 98 و ج 2 ص 394 ذیل ترجمه ابوسلیمان نیلی شود
ابن احمد قرافی انصاری مصری شافعی. متوفی در حدود سال 940 هجری قمری او راست: 1- الجواهر المکلله. 2- الصوارم الهندیه. 3- نفحات العبیر الساری. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 23)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قُ رَ)
آق کرمانی. ملقب به نقشی. وی صوفی و شاعر و ساکن قسطنطنیه بود. در سال 1065 هجری قمری در کرمان درگذشت. او را دیوان شعری است. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قَ)
ابن احمد بن حسین قطیفی. وی فقیه امامی بود و در سال 1287 هجری قمریدرگذشت. او راست: اصول الدین. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مَ)
ابن عثمان بن یعقوب بن عبدالحق مرینی. مکنی به ابوالحسن و ملقب به المنصور باللّه و مشهور به سلطان أکحل (به سبب سیه چرده بودن). دهمین سلطان از بنی مرین در مراکش بود و در سال 732 هجری قمری به سلطنت رسید. رجوع به ابوالحسن مرینی و مآخذ ذیل شود: الاعلام زرکلی چ 2 ج 5 ص 126. جذوهالاقتباس ص 291. الاستقصاء ج 2 ص 57. الحلل الموشیه ص 134. اللمحه البدریه ص 92. دائره المعارف الاسلامیه ذیل ’بنومرین’. معجم الانساب زامباور (بنومرین بفاس). ترجمه مقدمۀ ابن خلدون ج 1 صص 44-48
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ ظَ)
ابن عبدالباقی بن احمد رومی حنفی. مشهور به ظریفی. فقیه متوفی در حدود سال 1110 هجری قمریاو راست: نورالتقی فی شرح الملتقی، که در سال 1108 هجری قمری از تألیف آن فراغت یافت. (از معجم المؤلفین از کشف الظنون ص 1816 و هدیه العارفین ج 1 ص 764)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ شَ)
ابن احمد بن علی شریشی. مشهور به ابن لبال و مکنی به ابوالحسن. نویسنده و مقری و ادیب و شاعر و لغوی بود و در سال 583 هجری قمری درگذشت. او راست: شرح مقامات حریری. (از معجم المؤلفین از طبقات القراء ج 1 ص 521. و التکملۀ ابن ابار ص 673)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ طُ رَ)
ابن حسین طریحی نجفی. فقیه بود و در سال 1333 هجری قمری در شناقیه درگذشت و جسد او به نجف حمل شد و در آنجا دفن گردید. او راست: شوارع الاحکام التی فی شرائع الاسلام. (از معجم المؤلفین از اعیان الشیعه ج 41 ص 174)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ دُ رَ)
ابن احمد دریدی، مکنّی به ابوالحسن. زبیدی نام او را نقل کرده و اصل او را از فارس دانسته است که در آن هنگام وراق بن درید والی آنجا بود. رجوع به معجم الادباء چ مارگلیوث ج 5 ص 81 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
ابن محمد بن یحیی درینی انباری، مکنّی به ابوالحسن و ملقب به ثقه الدوله. رجوع به علی انباری (ابن محمدبن...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ حَ)
از عالمان اوایل قرن چهاردهم هجری بود. او راست: الاخبارالسنیهو الحروب الصلیبیه، که در سال 1329 هجری قمری در قاهره به چاپ رسید. (از معجم المؤلفین بنقل از ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 42. فهرس دارالکتب المصریه ج 5 ص 14)
ابن احمد حریری. شاعری از غلاه بود و نام او در دمیهالقصر باخرزی آمده است. (از الذریعۀ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 747 بنقل از نسمهالسحر فیمن تشیع و شعر ضیاءالدین)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ حَ)
ابن احمد حریشی فاسی مالکی، مکنّی به ابوالحسن. محدث و اصولی و متکلم و مورخ، و ساکن مکه بود. تولدش در 1042 هجری قمری و وفاتش در 1143 یا 1145 روی داد. او راست: 1- شرح شفای قاضی عیاض، در سه مجلد بزرگ. 2- شرح عقیدهالصفاقسی. 3- شرح الموطاء مالک، در هشت مجلد بزرگ. 4- شرح منظومۀ ابن زکری در مصطلح حدیث. 5- مختصرالاصابۀ ابن حجر عسقلانی. (از معجم المؤلفین بنقل از سلک الدرر ج 3 ص 205. فهرس الفهارس ج 1 ص 253. هدیهالعارفین ج 1 ص 766. الاعلام زرکلی ج 5 ص 65)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ تَ)
ابن محمد بن احمد بن جدیدبن علی بن محمد بن جدید حضرمی تریمی شافعی، مشهور به ابن جدید. رجوع به علی حضرمی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ غَ رَ)
ابن حجه الله بن علی بن عبدالله بن حسین بن محمد بن ابراهیم عمر بن حسن مثنی بن حسن السبط (ع) طباطبائی شولستانی غروی نجفی. رجوع به علی طباطبائی شود
ابن اسماعیل بن زین العابدین حسینی سنجانی غروی. ملقب به محدث و مکنی به ابوالفضائل. رجوع به علی سنجانی شود
لغت نامه دهخدا